..♥♥..................
دستمُ محکم تو دستش فشار میده
آخ که درمیاد چشم هاش از شیطنت برق میـزنه و دستمُ میبوسه و پشت بندش گاز می گیـره، دیوونه است خب...من دیوونه تـر
میگم منُ نداشتی چیکار میکردی؟
ابروهاشُ بالا میندازه و با نگاهِ عاقل اندر سفیه زل میزنه بهم: این اعتماد به نفسُ از کجا خریدی عزیزدلم؟
بعدمیزنه زیرِ خنده، لپاش که چال میوفته فشارم بالا پایین میـشه
با مشت اروم میزنم به بازوش و "زهــرِ مـار" کشداری حواله اش میکنم
میگه: تو که نباشی یکی هست که خوب جاتُ پر میکنه
دلم هُری میریزه
اخمامُ تو هم میکشم و به حالت قهر دستمُ از دستش در میارم
محکمتر دستمُ می چسبه
سیگارشُ از جیب کتش درمیاره و میگه: ایشونُ میگم، فکر کردی واسه چیه وقتی پیشِ تواَم نمی کشم هوم؟ نکنه فکر کردی به فکر ریه های توام خنگِ من؟ تو باشی به کارم نمیاد که... ولی امان از روزی که نباشی... انقد میکشم میکشم میکشم تا خودمم با دلتنگیام دود شم برم هوا
شما بودید نمی مُــردید براش....؟
..♥♥..................
*********◄►*********
فکر میکردم آدم ها
همان طور که آمده اند میروند
نمیدانستم که نمیروند می مانند
رد شان می ماند
حتی اگر
همه چیزشان راهم با خود بردارند ببرند
*********◄►*********